حاج علی مرادی، پدر شعر محلی جنوب، آخرین شعر خود را سرود!
تنها یک روز از جلسه ی " فرجام زن ایرانی" گذشته بود و حتی گزارش جلسه را ننوشته بودم که...
صبح پنجشنبه، با صدای پیام یک دوست بیدار شدم:
" حاج علی مرادی، شاعر بزرگ محلی سرای استان در گذشت"
لحظاتی مکث و ناباوری و پس از ان قطرات اشک که برای جاری شدن از هم سبقت می گرفتند...
تماس ها شروع شد: کی و کجا...؟...مراسم تشییع...؟...و...
همه خود را صاحب عزا می دانستند. آنهایی که می توانستند، از نزدیک و آنهایی که امکانش را نداشتند، از دور برنامه ها را پیگیری می کردند. هرکس سعی داشت به نوعی دین خود را به پدر پیر شعر محلی ادا کند.
از آنجا که خیلی ها می خواستند از راه دور بیایند خانواده ی مرحوم به احترام دوستداران ایشان برای مراسم تشییع دست نگه داشتند.
عصر جمعه، در حسینیه میرزا مراسم خداحافظی با حاج علی برگزار شد و پس از آن تشییع پیکر ایشان تا قبرستان خورموج و ...
غروب جمعه ی دلگیر خورموج
مزار حاج علی پیر خورموج
همه "فاطو" ، همه گریه، همه شعر
"کلاخا" و قرار دیر خورموج
– تارا حیدری-
دیگر نه دل و دماغ نوشتن گزارش جلسه انجمن را داشتم و نه گزارش مراسم و نه تحمل دیدن دست های خاک که حاج علی را از آغوشمان گرفته بود..
ò
مراسم فاتحه در طول هفته ادامه داشت و عصر چهارشنبه از طرف اداره ی فرهنگ و ارشاد بوشهر و با همکاری و همت جناب آقای زارعی رئیس فرهنگسرای خورموج، مراسم بزرگداشت حاج علی مرادی در مجتمع فرهنگی و هنری بوشهر برگزار شد.
مراسم هفتمین روز سوگواری نیز جمعه از ساعت 8 الی 11 صبح در حسینیه میرزا برگزار شد.
انجمن " اندیشه من- اندیشه تو" نیز ضمن تسلیت مجدد درگذشت برزگ شاعر محلی سرای استان، در آینده ای نزدیک مراسمی جهت بزرگداشت یاد و خاطره ی ایشان برگزار خواهد نمود.
و اما از حاج علی مرادی بیشتر بدانیم:
http://www.peigham.ir/printpage.php?id=2816_0_1_0
http://shabestan.ir/NSite/FullStory/News/?Serv=0&Id=44660&Mode=
http://www.sabadnews.com/artnews/index.php?news=50711
http://www.ershadeboushehr.ir/2011/06/post_6570.php گزارش تصویری
http://www.mjgharibi.blogfa.com/post-472.aspx گزارش تصویری
http://www.mjgharibi.blogfa.com/post-473.aspx گزارش تصویری
گزارش-تصویری-نکوداشت-شاعر-محلی-سرای-استان-مرحوم-حاج-علی-مرادی
http://sheykhyaniha.blogfa.com/post-33.aspxشعر کامل کلاخا یاد محدو
http://jahangir-ajdari.blogfa.com/post-137.aspx
http://shereshonbeh.blogfa.com/
http://mehdi-sheykhiani.blogfa.com/
http://dashtiha.persianblog.ir/
http://shereshonbeh.blogfa.com/
http://gholamrezaebrahimi.blogfa.com/
http://www.mjgharibi.blogfa.com/
http://kakiblogs.persianblog.ir/
پیام-تسلیت-نماینده-دشتی-وتنگستان-برای درگذشت حاج-علی-مرادی
ضمن تشکر از دوستانی که با پی گیری خود ما را شرمنده کرده و برای چندمین بار میزان نفوذ انجمن در میان اهالی هنر و اندیشه (به رغم اینکه زمان زیادی از تولد آن نمی گذرد) را به ما یادآور شدند به اطلاع می رساند که هفتمین نشست اندیشه من -اندیشه تو که به بخش دوم (پایانی) فرجام زن ایرانی اختصاص دارد به زودی برگزار خواهد شد....
توضیحات بیشتر به همراه گزارش جلسه برگزار شده در اطلاعیه بعدی قابل مشاهده خواهد بود.
" زن عشق می کارد و کینه درو می کند
او می زاید و تو برایش نام انتخاب می کنی
او درد می کشد و تو نگران از اینکه بچه دختر باشد
او بی خوابی می کشد و تو خواب حوریان بهشتی می بینی
او مادر می شود و همه جا می پرسند: نام پدر؟ "
دکتر علی شریعتی
پنجمین نشست (اندیشه من اندیشه تو) روز سه شنبه10/3/90 راس ساعت 6بعد از ظهر در فرهنگسرای شهید شهریاری خورموج برگزار خواهد شد و همانطور که قبلا گفته ایم به سخنرانی فراز بهزادی شاعر و منتقد جوان معاصر که دستی نیز در پژوهش های اجتماعی دارد با موضوع (فرجام زن ایرانی) اختصاص خواهد یافت.
لازم به ذکر است که در این جلسه فراز بهزادی به تبیین موقعیت زن مسلمان ایرانی در برابر اندیشه های مختلف وبررسی چالشهای فراروی آن می پردازد و طبق سنت این انجمن پس از 45دقیقه سخنرانی بحث به صورت جمعی ادامه خواهد یافت.
پیشتر گفته ایم و تکرار می کنیم که این انجمن برای بقا و نیز برای اینکه به شهرستان خورموج محدود نماند به حضور و حمایت کلیه اصحاب هنر و اندیشه استان نیازمند است.
منتظر حضور سبز و پر مهر یکایک شما دوستان هستیم.
کورش حیدری از آن شاعرانی است که بیش تر خوانده و نوشته و خط زده و کمتر ارائه کرده است.خود را از ژورنالیسم بیمار دور نگه داشته تا شعرش سالم بماند.
در شعر او تصنعی به چشم نمی خورد و " عاطفه" شاخص تعیین کننده است، اما این غلیان عواطف معمولا به سطح نمی آید.
باری، شعر کورش را جدی تر از آن می دانیم که در این مجال اندک به آن بپردازیم و این چند سطر هم تنها به پاس این بود که کورش حیدری بیش و پیش از آنکه شاعر باشد، "شاعر" است!
منتظر شعرهای دیگر پادشاه و نیز نظرات شما هستیم.
دو شعر از کورش حیدری(پادشاه):
1.
دیگر
هیچ کس، در ایوان این تیمارستان راه نمی رود.
اتفاقی که اتفاقی افتاده!
نه!
نگاهم را مچاله میکنی
که رفتن آخرین خداحافظی است
من از گذشته، گذشته ام
تو رسیده ای به گذشته من
خوش آمدی!
چقدر شبیه به کسانی که می شناسم شده ای؟
وقتی که می آیی فاصله میمیرد
افسوس اسم تو فاصله بود!
فرشته
گهواره ای ندارم بیارامی
تو را مرحم زخم های نقطه چینم می کنم
خاکهای ساده ی زندگی ام را می تکانم
تردیدهایم دوباره بلند می شود
که تو پشت این خط کج و معوج کمین میگذاری
و از خوناب دل دوش میگیری
نترس!
مولف مرده،
پاسبان تی پای خویشتم
تنها فوت فانوس، صورت کاغذم را کبود می کند
هیچ کس، هیچ کس در حوالی این ردپا
چروک پوش صورتمان نیست!
جز شعری که زیر این ستون تعجب می ریزد
و من می ترسم که تو
پشت این خط تیره بمانی
پاسخ های زخمی تن پوش اسم برهنه بود
که در تصادف خط فلش با نقطه
باز لبریز می شوی
باشد. برو بابا! خدانگهدار!
نگران نباش مرگ پیشم هست
تنها، تنها خودکار تو را بهانه می گیرد
سایه، سایه، سایه! سایه؟
2.
لب هایم را بیمه سیگاری کردم
که آه تو را به آتش بکشم
در یورش روزهای بی تفاوت
چون بوسه
بر استخوان شیشه ها
تو را به زخمی آسمان نمی سپارم
خودکارها بد جور روی صورتم خط کشیدند
وقتی باران
اشک های مرا ویران می کرد
رفتگران
آبروی مرا می بردند
که فقط
گفته بودم "دوستت دارم"
بی آنکه بدانی چرا؟
ک.ح "پادشاه"
گزارش چهارمین نشست انجمن " اندیشه ی من- اندیشه ی تو"
روز پنجشنبه 29/2/90 چهارمین نشست انجمن " اندیشه ی من- اندیشه ی تو" در حالی برگزار شد که به دلیل بازگشت فراز بهزادی و لزوم ارائه ی گزارش روند جلسات انجمن به ایشان و نیز در ادامه ی هدف از ابتدا تعیین شده ی " نقد" و "خود انتقادی" که از مهمترین مقوله های " نقد و نقد پذیری" است، موضوع جلسه " نقد و بررسی جلسات گذشته و برنامه ریزی برای جلسات آینده" انتخاب شده بود.
در ابتدای جلسه تارا حیدری به توضیح فعالیتهای انجام شده تا کنون از قبیل: برگزاری جلسات، راه اندازی و به روز رسانی وبلاگ و ... پرداخت و پس از آن فراز بهزادی ضمن تشریح مجدد اهداف انجمن، به سوالات حضار در رابطه با موضوعات پیرامون انجمن پاسخ دادند و پیشنهادات و انتقادات افراد مطرح و جمع بندی شد.
خلاصه ای از صحبت های فراز بهزادی در این جلسه:
- آمده ایم تا فرهنگ مطالعه را در خود نهادینه کنیم. تمرین پذیرفتن اندیشه ی مخالف و تمرین دموکراسی داشته باشیم.
- مرد بزرگ، " محمد مختاری" می گوید: یکی از بزرگترین بحران های جامعه ی ما، عدم درک حضور دیگری است!
و ما اینجاییم تا درک حضور دیگری را تمرین کنیم.
- ای کاش به اینجا برسیم که: من با تو و اندیشه ی تو مخالفم، اما حاضرم جانم را بدهم تا تو نیز بتوانی حرفت را بزنی!
در پایان جلسه نیز موضوع نشست بعدی انجمن ، " فرجام زن ایرانی" با ارائه ی فراز بهزادی تعیین شد که اطلاعات بیشتر پیرامون جلسه ی آینده را در اطلاعیه ی بعدی انجمن " اندیشه ی من- اندیشه ی تو" دریافت خواهید کرد.
یک چند به کودکی به استاد شدیم /یک چند به استادی خود شاد شدیم
پایان سخن شنو که ما را چه رسید /از خاک در آمدیم و بر باد شدیم
۲۸ اردیبهشت روز بزرگداشت خیام نیشابوری
گرامی باد
نام اصلی | غیاث‌الدین ابوالفتح عمربن ابراهیم خیام نیشابوری |
تولد | ۲۸ اردیبهشت ۴۲۷ خورشیدی، |
مرگ | |
در زمان حکومت | دوره سلجوقی، سلطان سنجر، ملک‌شاه سلجوقی |
اتفاقات مهم | سقوط دولت آل بویه، قیام دولتِ سلجوقی، جنگ‌های صلیبی، ظهور باطنیان |
نام(های) | خیامی، خیام نیشابوری، خیامی النیسابوری[۱] |
لقب | حکیم، حجة‌الحق، امام عصر، جانشین ابن‌سینا |
کتاب‌ها | رسالة فی شرح ما اشکل من مصادرات اقلیدس، رسالهٔ مشکلات الحساب (مسائلی در حساب)، القول علی اجناس التی بالاربعاء(موسیقی) |
مقاله‌ها | رساله در جبر |
دیوان اشعار | |
شاگرد | |
علت شهرت | تدوین تقویم جلالی، رباعیات، استاد بی‌بدیلِ فلسفه طبیعی (مادی) ریاضیات، منطق و متافیزیک، مثلث خیام-پاسکال، چهارضلعی خیام-ساکری |
تأثیرگذاشته بر | صادق هدایت بر این باور است که حافظ از تشبیهات خیام بسیار استفاده کرده‌است. |
منبع:http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AE%D9%8A%D8%A7%D9%85
از تولد انجمن " اندیشه ی تو- اندیشه ی من" زمان زیادی نمی گذرد، اما در همین زمان کوتاه توانسته – دست کم- بذر امید به امکان فعالیت را در دل یاس دوستان بکارد.
یکی از شعار ها و اهداف اصلی انجمن " اندیشه ی من- اندیشه ی من" پرداختن به ضرورت " نقد و نقد پذیری" است. از آنجا که این ضرورت جز با تآکید بر مفهوم " خود انتقادی" جلوه ای عملی نمی یابد، بر آن شدیم تا هر چند جلسه یک بار، به نقد و بررسی کارنامه ی خود در یک بازه ی زمانی مشخص و از چشم انداز اعضاء ، شرکت کنندگان، مستمعین و ... بپردازیم.
نظر به موارد فوق، جلسه ی این هفته ی انجمن " اندیشه ی من- اندیشه ی تو" به نقد و بررسی جلسات تشکیل شده می پردازد که میوه ی این نقد و بررسی، قطعا برنامه ریزی بهتر برای جلسات آتی، هماهنگی بیشتر میان اعضاء و میل گفتمان حاکم بر جلسات به سمت منویات اکثریت خواهد بود.
اینک نوید ما به دوستان این است که چهارمین جلسه ی انجمن " اندیشه ی من- اندیشه ی تو" ، پنجشنبه ی این هفته، ۲۹/۲/۹۰، ساعت ۱۸، ضمن پرداختن به موضوعات فوق، با توجه با بازگشت و حضور فراز بهزادی، کیفیت شروعی مجدد را برای انجمن خواهد داشت و امیدواریم و مطمئنا شاهد بهبود روند دستیابی به اهداف جلسات خواهیم بود.
منتظر حضور پویا و پر بار تک تک دوستان هستیم.
بسی رنج بردم در این سال سی
عجم زنده کردم بدین پارسی
پی افکندم از نظم کاخی بلند
که از باد و باران نیابد گزند
۲۵اردیبهشت، روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی گرامی باد
زاد روز: ۳۱۹ خورشیدی
۳۲۹ هجری قمری
توس- خراسان
در گذشت: بیش از ۳۹۷ خورشیدی
۴۱۱ هجری قمری
توس
آرامگاه: توس- خراسان
محل زندگی: توس-تابران
ملیت: ایرانی
نام های دیگر: فردوسی
پیشه:شاعر
سبک:خراسانی
لقب: حکیم توس- حکیم سخن
دوره: فرمانروایی غزنویان
مذهب: شیعه
آثار: شاهنامه
گفتاورد: به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه بر نگذرد
بر گرفته از سایت http://fa.wikipedia.org
لینک مستقیم حکیم ابولقاسم فردوسی
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%B1%D8%AF%D9%88%D8%B3%DB%8C
گزارش سومین جلسه ی بحث آزاد " اندیشه ی من- اندیشه ی تو"
نوشته شده توسط: تارا حیدری
" سبک های دلبستگی"
این جلسه که دومین جلسه ی غیبت فراز بهزادی در جلسات انجمن بود، در حالی برگزار شد که تقلیل تعداد شرکت کنندگان به شدت به چشم می خورد. که کاهش افراد شرکت کننده میتواند به این دلیل و یا دلایلی از قبیل اطلاع رسانی نامناسب، روز و ساعت نامناسب و یا ... باشد.
البته امیدواریم با بازگشت فراز بهزادی در جلسات آتی و نیز همکاری، همفکری و تلاش اعضاء و شرکت کنندگان، شاهد پربار تر شدن هرچه بیشتر جلسات انجمن باشیم.
ارائه توسط: ابراهیم شاکری
بیوگرافی مختصر ابراهیم شاکری:
نویسنده، کارگردان و دانشجوی کارشناسی ارشد روان شناسی بالینی دانشگاه علوم و تحقیقات استان فارس
کتاب "ماه مچاله بر پیشانی برکه" شامل آثار سپید او به چاپ رسیده است. متولد و بزرگ شده ی روستای حمویی بوده و هم اکنون ساکن شهر خورموج می باشد.
خلاصه ای از مباحث جلسه:
همه ی روانکاوها معتقدند که ریشه ی رفتار های امروز ما در گذشته است و ضمیر ناهشیار ما را به شدت کنترل می کند.
فروید در این زمینه می گوید:
سه ضربه ی اساسی بر ذهن بشریت وارد شده است که تصور بشر را از خود عوض نموده است:
1- کشف کوپرنیک: زمین مرکز جهان نیست!
2- کشف داروین: انسان هیچ تفاوتی با دیگر حیوانات ندارد و فقط تکامل یافته تر است!
3- کشف من ( فروید) : ضمیر ناهشیار!
بر اساس نظریات فروید، دانسته های انسان مانند کوه یخ است. قسمتی که می بینیم، ضمیر هشیار است. قسمتی که نمی بینیم و بسیار عظیم است، ضمیر ناهشیار، و قسمت میانی، ضمیر نیمه هوشیار است.
و اما جان بالبی، نظریه پرداز نظریه ی " سبک های دلبستگی" ، بر اساس آزمایشات متعدد، به این نتیجه رسید که انسانها تا 6 ماهگی هیچ دلبستگی ای ندارند. آنها هیچ تمایزی بین خود و جهان نمی بینند و در لحظه زندگی می کنند.ولی 6 ماهگی تا 3 سالگی، زیر بنای شکل گیری دلبستگی و انواع آن در وجود ماست.
به گفته ی جان بالبی رفتار های متفاوت مادران ( نماد های دلبستگی) دلبستگی های متفاوتی را در کودکان ایجاد می کند:
- مادران حامی، ملایم و پاسخگو نتیجه: دلبستگی نوع B
- مادران مضطرب و پرخاشگر نتیجه: دلبستگی نوع C
- مادران بیش از حد خونسرد نتیجه: دلبستگی نوع A
و اما رفتار های ناشی از سبک های مختلف دلبستگی:
A) دلبستگی نا ایمن اجتنابی: بی تفاوتی نسبت به اطرافیان
B) دلبستگی ایمن: احساس نیاز به حمایت شدن و حمایت کردن
C) دلبستگی نا ایمن دو سوگرا: وابستگی شدید و پرخاشگری
همه ی این دلبستگی ها تا سه سالگی در ضمیر ناهشیار ما شکل می گیرد و آن ها را تا آخر عمر با خود داریم. پس از آن حتی اتفاقات بزرگ نیز به ندرت انواع سبک های دلبستگی را در ما تغییر می دهند. و تنها از طریق درمان های روانکاوی می توان اختلال در دلبستگی را درمان کرد. به همین دلیل باید جهان کودکان لااقل تا سه سالگی بسیار امن و آرام باشد.
بهترین نوع دلبستگی، دلبستگی ایمن است و تنها روابط B-B روابط سالم و پایداری هستند.
منابع:
- نظریه دلبستگی- جان بالبی- انتشارات دانژه
- رشد انسان- فلیپ رایس- ترجمه ی مهشید فروغان
- روانشناسی کودک- جان بالبی- ترجمه ی حسین ثقفیان
- نظریه ی دلبستگی- ترجمه ی مهین دخت سیفی(چاپ نشده)
شعری از تارا حیدری:
میخواهم نفت شوم
بسوزم بر تو
از حجامت رگ هایت
بکشند مرا
بمکند قطره قطره ام را
بسوزانند
*
از تو بر تو
بسوزم
*
مد دست هایت
التماس کشیده ی موهایم بود
در تشنج موج هایت
خون و کف بودم
و بچه ماهی هایت
که زیر سایه ی لوله های نفت
بزرگ می شدند
تنگ ها
دریا را
از قلب من الهام می گرفتند
*
پیراهنت
آبی؟...آه!
سرخ بود و سیاه!
وقتی پیرمردان گرگور به دست
ماهیان نفت پوشیده را
در عزایشان
می پختند
*
تکه تکه های من
بر دست موج هایت
تشییع می شد
با بوق بوق ناو هایی که
زیبایی ات را می خراشیدند
*
نظامی می شوم
خمسه خمسه می بارم
برای تو
*
می خواهم نفت شوم
سیاه سیاه سیاه
دلم
انباشته از ضجه ی بیوه های بندر
*
بسوزم/ بسوزانندم/ بسوزانم
دنیا را
از تو
*
نشانی تو را
از شرجی و نم و دستمال نمدار گرفته ام
نشان به آن نشان
که گریه های تو
همیشه طعم نفت می دهد
و شوری آب های تو
چشم های ما را وام گرفته است
*
با این همه اما
رقصان در ساحل
زنده از گور مادرانشان برخواسته
دخترکان با نمک می پاشند هنوز
*
می خواهم نفت شوم
بسوزم
دود شوم اسپند ها را
...
سومین جلسه ی بحث آزاد " اندیشه ی من- اندیشه ی تو"
سه شنبه 13/2/90 ساعت 17:30 دقیقه در فرهنگسرای شهید شهریاری خورموج برگزار خواهد شد.
موضوع: " سبک های دلبستگی"
ارائه دهنده: ابراهیم شاکری
بیوگرافی مختصر ابراهیم شاکری :
نویسنده ،کارگردان و دانشجوی کارشناسی ارشد "روانشناسی بالینی" دانشگاه علوم و تحقیقات فارس
کتاب "ماه مچاله بر پیشانی برکه" شامل آثار سپید او به چاپ رسیده است.
متولد و بزرگ شده ی روستای حمویی بوده و هم اکنون ساکن شهر خورموج میباشد.
گزارش دومین جلسه ی بحث آزاد " اندیشه ی من- اندیشه ی تو"
نوشته شده توسط: تارا حیدری
چهارشنبه 31/1/90 دومین جلسه ی بحث آزاد " اندیشه ی من- اندیشه ی تو" با سخنرانی اصغر منصوری نسب در فرهنگسرای شهید شهریاری خورموج برگزار شد.
در ابتدای جلسه ابراهیم شاکری ( دبیر جلسه) و تارا حیدری ( عضو کمیته ی مرکزی) در رابطه با نحوه ی تشکیل جلسات، وبلاگ انجمن، موضوعات جلسات، ارتباط میان اعضاء و ... صحبت نمودند. سپس اصغر منصوری نسب به ارائه کنفرانس خود در رابطه با " عرفان اسلامی" پرداخته و پس از آن به پرسش های حاضران پاسخ دادند.
بیوگرافی مختصر اصغر منصوری نسب:
محقق و مولوی شناس شهرستان دشتی (متولد روستای چاه حسین جمال ) و دارای مدارک لیسانس جغرافیا و فوق لیسانس "علوم سیاسی گرایش اندیشه" بوده، در حال حاضر دبیر دبیرستان ها و استاد دانشگاه های خورموج می باشند.
خلاصه ای از مبحث جلسه:
"عرفان اسلامی"
در ادبیات فارسی " عرفان" یعنی شناخت ذوقی( بر مایه های درونی انسان) و مواجید درونی( دریافت های درونی). و این برعکس اندیشه ی غرب است که مبنای آن بیرونی است.
مراحل تحول درونی:
" توبه": یعنی به هر میل به اندازه ای بها داده شود که نهایتا در جهت سازگاری درونی قرار گیرد.( هیچ میلی حذف نمی شود).
مراحل توبه:
الف)توبه ی قلبی: صادرات درونی انسان بیش از واردات باشد.
ب)توبه ی زبانی: زبان صورت قلب است.
ج)توبه ی چشمی: چشم دیده بان وجود آدمی است.
پس از این سه مرحله " بیداری" رخ می دهد. در این مرحله وجود متعلق به فرد نیست و متعلق به کل است.
پس از آن " طهارت" به وجود می آید. که طهارت شامل طهارت "جسمانی" و "روحانی" است. و مراتب روحانی طهارت نیز شامل "روحانی حداقلی" و "روحانی حداکثری" می باشد.
عبادت معمولی نوعی روحانی حداقلی است و در روحانی حداکثری انسان به " مقام" می رسد.یعنی ساکن شدن در جوار محبوب.
بعد از مقام مرحله ی " قال" است که عارف می تواند با خدا گفتگو داشته باشد.
پس از قال به " حال" می رسد که به زبان نیاز ندارد و هرچه می گوید از دل است.
دین دارای 3 لایه "شریعت" ، "طریقت" و"حقیقت" است که: شریعت بر جسم ما حاکم است، طریقت یک راه است که همگان نمی توانند وارد شود وامتیازات بلند بالایی می خواهد و پس از آن حقیقت است که در این مرحله عارف محرم اسرار می شود.
از نظر عطار انسانی که به مقام حقیقت می رسد، هم " طیار" می شود، هم " سیار"!
منابع:
- -جستجوی تصوفهخ( زرین کوب)
- - امر قدسی( نصر)
- - تشیع و تصوف( صحافی)
- - مصیبت نامه( عطار)
- - منطق الطیر( عطار)
-اشارات و تنبیهات( ابن سینا- ترجمه ی حسن زاده ی آملی)
سبک شخصی
ناسیونالیسم و اگزوتیسیم
هارمونی رنگارنگ و قوی
گسترهء پهناور دینامیک ُزیر و بم و تمپو
هدف ها و مضمون های بیانگر
موسیقس برنامه ای
رنگ صوتی بیانگر
فرم:مینیاتورها و آثار عظیم
برای اطلاع بیشتر به سایت http://www.aftabir.com مراجعه بفرمایید
ترانه ای از ایمان جمشید پور
« کبوتر »
بذار تُو نارفیقی کم نذارن
بذار تُو پشتمون خنجر بکارن
بخندن به پیاده موندن ما
اونا که اسب نامردی سوارن
بذار تا بشکنن قلبای ما رو
و شاید حرمت آیینه ها رو
میگن آینه شکست ، آیینه تر شد
به سینه زد اگه ، سنگ خدا رو
بذار از راه اونا جا بمونیم
نترس ، تنها تر از تنها بمونیم
یه مشت کرکس ، یه مشت باز شکاری
بیا ما با کبوتر ها بمونیم
بذار اونا بگن آواز شرطه
یه پهنه آسمونِ باز شرطه
قفس یک آسمون جا داره ، همدل
واسه پر ، باور پرواز شرطه
یه دستیم و صدامون لَنگ ِ لَنگه
قشنگه ، بی صداییمون قشنگه
دلِ قطره اگه دریایی باشه
حتی دریا واسش زندونه ، تنگه
خطا رفتی ، غرور بشکن ، بگو مَرد
تا کی بازنده باشی ، بسّه برگرد
خدا مشقای دیروزت رو خط زد
باید فردا رو از حالا شروع کرد
گزارش اولین جلسه بحث ازاد انجمن اندیشه من – اندیشه تو
اولین جلسه بحث آزاد عصر روز چهارشنبه 17/1/90 با حضور حدود 40 نفر از علاقه مندان با موضوع رمانتیسیسم در موسیقی قرن نوزدهم در فرهنگسرای خورموج برگزار شد. در ابتدای این جلسه آقای فراز بهزادی توضیحاتی کوتاه درباره جنبش رمانتیسیسم در غرب و تفاوتهای اصلی آن با کلاسیسیسم بیان کردند و سپس احسان حسینی سخنران اصلی جلسه 50 دقیقه در مورد ریشهها و دلایل پیدایش رمانتیسم و مشخصههای بارز آن در موسیقی قرن نوزدهم صحبت کردند. در این جلسه قسمتهای کوتاهی از موسیقی سبک کلاسیک و رمانتیک از موتزارت، هایدن، بتهوون، مندلسون، شوپن، پاگانینی، لیست، واگنر،دووژاک، اسمتانا و چایکوفسکی پخش شد. پس از پایان سخنرانی حاظران به همراه سخنران جلسه به مدت یک ساعت درباره موضوع مورد بحث با یکدیگر گفتگو کردند.
بیوگرافی مختصر سید احسان حسینی:
متولد 1358 خورموج، دانش آموخته ی رشته طراحی صنعتی از پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران و فعال در زمینه معماری داخلی، طراحی گرافیک و مبلمان شهری
رمانتیسیسم در موسیقی قرن نوزدهم و تفاوتهای آن با کلاسیسیسم
"هنرمندان رمانتیک بیشتر به احساسات و عوالم شخصی و درونی خود توجه داشتند، آنها دنیای خیال و رویا، افسانه های کهن، فواصل دور دست و نا آشنا و همچنین عواملی را که از زندگی عادی و روزمره فاصله داشت، هدف اصلی آثار خود قرار می دادند؛ درست بر خلاف آنچه که در کارهای کلاسیک عقل، منطق و استدلال بر احساسات و عواطف غلبه دارد."
از کتاب "موسیقی کلاسیک و رمانتیک " تالیف " هوشنگ کامکار
شاید بتوان گفت نقاط اشتراک رمانتیسیسم و کلاسیسیسم بیش از تفاوتهایشان است. در واقع به لحاظ فرم و ساختار اثر موسیقی رمانتیک تا حدود زیادی وامدار کلاسیسیسم است چرا که در دوره رمانتیک با تغییراتی فرمهای دوره کلاسیک حفظ شدند هر چند فرمهای دیگری نیز در این دوره به وجود آمدند. اما تفاوتهای اساسی این دو سبک به محتوای آثار این دوران مربوطمیشود.
موسیقی آهنگساز رمانتیک تحت تاثیر احساسات و عواطف اوست، بدین معنی که حالات درونی آهنگساز در موسیقی وی بازتاب مییابد و شخصیت هنرمند با اثر هنری یکی میشود.
در این بین سوال مهمی برای برخی از دوستان پیش آمده است و آن اینکه آیا در دوران قبل از رمانتیسم احساسات آهنگساز در آفرینش اثر نقشی نداشته است؟ اگر بخواهیم پاسخ این سوال را به طور ساده و کوتاه بدهیم باید بگوییم که احساس آهنگساز در موسیقی دوران کلاسیک در آفرینش اثر به ندرت نقش داشته است و این موسیقی بازتاب درونیات، شور و عواطف آهنگساز نبوده بلکه توجه به زیباییهای موسیقی بیشتر مد نظر بوده است.
به نام خدا
سلام
چند روزی به پایان سال 89 بیشتر نمانده بود که مطلع شدیم "فراز بهزادی" خورموج است و قصد دارد در فرهنگسرای شهید شهریاری خورموج کارگاه شعر برگزار کند. بی درنگ دست به کار شدیم از اخذ مجوز گرفته تا هماهنگی با دوستان شاعر و ...
بالاخره، این کارگاه شعر با نام "مولفه های شعر امروز" زیر نظر فراز بهزادی و با 11 هنرجو آغاز شد.
2جلسه برگزار شد. اگرچه موضوع اصلی شعر بود و فراز وقت اصلی کارگاه را به موضوعاتی چون ((زبان، فرم، ساختار و ...)) اختصاص می داد اما به حاشیه هم بی اعتنا نبود. به عبارت دیگر، از انجا که فراز بهزادی پیرو اندیشه ای است که بنیانش بر پایه ی از بین رفتن خطوط تفکیک کننده ی حوزه های مختلف علوم انسانی ست، در خلال مباحث مربوط به شعر و نقد ادبی پای بحث های جامعه شناسی، روان شناسی، دموکراسی خواهی و ... نیز به میان می کشید و ضمن معرفی منابعی برای اطلاعات بیشتر، آن مباحث را به عنوان مبانی نظری موضوعات مورد نظر ، هنرمندانه و موشکافانه به دردهای ملموس جامعه گره زد و از این طریق کلام نافذش را برای همه - حتی انان که از منظر دانش و اگاهی در ابتدای راه بودند- جذاب می کرد و هر جلسه گاه تا 3 ساعت طول می کشید و ...
و خلاصه این جذبه از یکسو و آگاهی بر اینکه فراز بهزادی تا پایان تعطیلات از اینجا خواهد رفت از سوی دیگر، باعث شد که در اکثر روزهای عید، قید دید و بازدید و خلاصه رسم و رسومات را بزنیم و 5 جلسه ی دیگر را هم تا 13 فروردین برگزار کنیم...
باری ، طبق توضیحات فوق مباحث مطرح شده در این کارگاه را می توان به 2 دسته تقسیم کرد:
الف- مباحثی که با طور مستقیم به شعر و نقد ادبی مربوط میشد و فعالیت اصلی کارگاه بود. (که در پست بعدی فهرست شده است)
ب- مباحثی که ارتباطشان با ادبیات مستقیم نبود.
مطرح شدن این مباحث در کلاس و تسلط فراز بهزادی بر آنها و این روش او که از متکلم وحده بودن می گریخت و سعی می کرد همه را به نوعی وارد بحث کند، فراز و ما را به یک ایده کشاند که تکوین این ایده موجب شکل گیری هسته ی اولیه ی جلسه ای با محوریت "بحث آزاد" شد.
البته هدف های دراز مدت و برنامه هایی که در این مدت کوتاه و در چند جلسه ای میان اعضای موسس این هسته، ترسیم شد بسیار فراتر از تشکیل جلسه ای برای بحث ازاد است اما این جلسه به دلایلی که توضیح داده خواهد شد میتواند نقشی محوری را در این میان ایفا کند و از طرفی امکان عملی تشکیل آن در کوتاه مدت ضریب اطمینان بیشتری نسبت به بقیه برنامه ها داشت و دارد.
با این امید که به یاری دستان پر توان شما و همه ی کسانی که آستین تلاش و استقامت و آگاهی و آگاهی رسانی بالا زده اند و نیز شخص فراز بهزادی ، این اهداف و برنامه ها در دراز مدت و میان مدت عملی شود، به تشریح و تبیین جلسه ی "بحث آزاد" -که قرار است از این به بعد هر 2 هفته یکبار برگزار شود می پردازیم:
این تبیین و تشریح در واقع توضیحاتی ست که در برنامه ای موسوم به "جلسه ی توجیهی برای بحث آزاد" در تاریخ 15/1/1390 توسط فراز بهزادی داده شد:
همانطور که گفته شد این جلسه هر 2 هفته یکبار تشکیل می شود و موضوع هر جلسه در جلسه ی قبل از آن به همراه نام سخنران اصلی آن مشخص خواهد شد. در این 2 هفته کسی که به عنوان سخنران انتخاب شده روی موضوع مورد نظر کار می کند و دیگران هم نیم نگاهی - در حد وسع- به آن دارند. 20 تا 40 دقیقه اول هر جلسه به بحث سخنران اصلی اختصاص دارد و پس از آن همان بحث به صورت جمعی و یا "پرسش و پاسخ" دنبال خواهد شد. بدیهی است که در انتهای جلسه موضوع و سخنران جلسه بعد مشخص شده و به اطلاع همه خواهد رسید.
دایره ی موضوعاتی که می توان جلسات را به آنها اختصاص داد به وسعت دایره علوم انسانی و هنر خواهد بود. به عبارت دیگر این موضوعها می توانند پیرامون حوزه های مختلفی چون جامعه شناسی، ادبیات،فلسفه، ادبیات نمایشی، موسیقی،تئاتر، سینما، دین پژوهشی، شعر و ... باشد.
اگرچه بحث پیرامون اهداف اصلی این هسته -که همانطور که گفته شد جلسه بحث آزاد در آن نقشی محوری دارد- نیازمند مجالی بیشتر بوده و در آینده به تفصیل به آن پرداخته خواهد شد اما اگر بخواهیم تمام آن اهداف را در 2 کلمه خلاصه کرده و اینجا بگذاریم، باید گفت: آگاهی و آگاهی رسانی.
ضمنا دوستانی که به هر دلیل نتوانسته اند در جلسه ای شرکت کنند می توانند نظر خود را پیرامون مباحث مطرح شده ، از طریق comment عنوان کنند و البته دریچه ی این اظهار نظر برای همه و با هر اندیشه و عقیده ای باز است.
امیدواریم که مارا از بالاترین و بزرگترین هدیه (انتقاد) محروم نفرمائید